مصفحه نخستفرهنگ و هنرمعنی کلماتمعنی آبسالان – فرهنگ معین و عمیدمعنی کلماتمعنی آبسالان – فرهنگ معین و عمیدمدیریت8 ماه قبل8 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آبسالان در فرهنگ عمیدمعنی آبسالان در فرهنگ معینمعنی آبسالان در فرهنگ عمید ۱. بهار. ۲. سال پرآب و پرباران. ۳. باغ؛ بوستان: همان شیپور بر صد راه نالان / به سان بلبل اندر آبسالان (فخرالدیناسعد: ۶۳).معنی آبسالان در فرهنگ معین (اِمر.) بهاران ، فصل کار.اشتراک گذارینوشته قبلانواع پرده بکارت (هایمن) همراه با عکسآیتم بعدیبیمارستان و زایشگاه مریم کرجRelated Posts معنی آ – فرهنگ معین و عمید معنی آب بند – فرهنگ معین و عمید معنی آداش – فرهنگ معین و عمید معنی آبله کوبی – فرهنگ معین و عمید معنی آدرم – فرهنگ معین و عمید معنی آذرنگ – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * تصویر امنیتی *تصویر امنیتی را وارد کنید: