معنی آبسته – فرهنگ معین و عمید

معنی آبسته در فرهنگ عمید

زمینی که در آن آب بسته و تخم پاشیده باشند؛ زمین آماده برای زراعت.

معنی آبسته در فرهنگ معین

(بِ تِ) ۱ – (ص .) آبستن . ۲ – ( اِ.) زهدان ، رحم .

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها