مصفحه نخستفرهنگ و هنرمعنی کلماتمعنی آبکی – فرهنگ معین و عمیدمعنی کلماتمعنی آبکی – فرهنگ معین و عمیدمدیریت10 ماه قبل10 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آبکی در فرهنگ عمیدمعنی آبکی در فرهنگ معینمعنی آبکی در فرهنگ عمید ۱. آنچه مانند آب باشد. ۲. آبدار؛ پرآب. ۳. آبلمبو. ۴. [مقابلِ غلیظ] رقیق. ۵. بیمحتوا. ۶. (اسم) مشروب.معنی آبکی در فرهنگ معین (بَ) (ص نسب .) ۱ – مایع ، روان . ۲ – کنایه از: بی دوام و نامطمئن . ۳ – پرآب .اشتراک گذارینوشته قبلانواع پرده بکارت (هایمن) همراه با عکسآیتم بعدیبیمارستان و زایشگاه مریم کرجRelated Posts معنی آب پاشان – فرهنگ معین و عمید معنی آتیه – فرهنگ معین و عمید معنی آبست – فرهنگ معین و عمید معنی آدرنگ – فرهنگ معین و عمید معنی آداش – فرهنگ معین و عمید معنی آبشخور – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * تصویر امنیتی *تصویر امنیتی را وارد کنید: