معنی آبرو در فرهنگ عمید
۱. اعتبار؛ شرف: بخور آنچه داری و بیشی مجوی / که از آز کاهد همی آبروی (فردوسی۲: ۱۱۴۶).
۲. ارج و قدر.
۳. [قدیمی] عرض و ناموس.
۴. [قدیمی] مایۀ سرافرازی.
معنی آبرو در فرهنگ معین
( اَ ) (اِ.) مجموع موهای روییده بر ظاهر استخوان قوسی شکل بالای کاسه چشم زیر پیشانی . ؛~ بالا انداختن بی میلی نشان دادن ، مخالفت کردن . ؛خم به ~ نیاوردن تحمل کردن مشقت و ناله نکردن .