معنی آبستن در فرهنگ عمید
۱. ‹آبست، آبسته، آبستان› (زیستشناسی) ویژگی زن یا حیوان مادهای که بچه در شکم داشته باشد؛ باردار.
۲. [مجاز] درپیدارنده: آبستن حوادث.
معنی آبستن در فرهنگ معین
(بِ تَ) (ص .) = آبستان : ۱ – حامله ، باردار. ۲ – پنهان ، پوشیده . ؛~شب ~ است (کن .) وقوع حوادث تازه محتمل است .