مصفحه نخستفرهنگ و هنرمعنی کلماتمعنی آبسته – فرهنگ معین و عمیدمعنی کلماتمعنی آبسته – فرهنگ معین و عمیدمدیریت7 ماه قبل7 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آبسته در فرهنگ عمیدمعنی آبسته در فرهنگ معینمعنی آبسته در فرهنگ عمید زمینی که در آن آب بسته و تخم پاشیده باشند؛ زمین آماده برای زراعت.معنی آبسته در فرهنگ معین (بِ تِ) ۱ – (ص .) آبستن . ۲ – ( اِ.) زهدان ، رحم .اشتراک گذارینوشته قبلانواع پرده بکارت (هایمن) همراه با عکسآیتم بعدیبیمارستان و زایشگاه مریم کرجRelated Posts معنی آبال – فرهنگ معین و عمید معنی آدینده – فرهنگ معین و عمید معنی آبجی – فرهنگ معین و عمید معنی آبلوج – فرهنگ معین و عمید معنی آبله مرغان – فرهنگ معین و عمید معنی آبگرد – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * تصویر امنیتی *تصویر امنیتی را وارد کنید: