مصفحه نخستفرهنگ و هنرمعنی کلماتمعنی آبکی – فرهنگ معین و عمیدمعنی کلماتمعنی آبکی – فرهنگ معین و عمیدمدیریت7 ماه قبل7 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آبکی در فرهنگ عمیدمعنی آبکی در فرهنگ معینمعنی آبکی در فرهنگ عمید ۱. آنچه مانند آب باشد. ۲. آبدار؛ پرآب. ۳. آبلمبو. ۴. [مقابلِ غلیظ] رقیق. ۵. بیمحتوا. ۶. (اسم) مشروب.معنی آبکی در فرهنگ معین (بَ) (ص نسب .) ۱ – مایع ، روان . ۲ – کنایه از: بی دوام و نامطمئن . ۳ – پرآب .اشتراک گذارینوشته قبلانواع پرده بکارت (هایمن) همراه با عکسآیتم بعدیبیمارستان و زایشگاه مریم کرجRelated Posts معنی آداش – فرهنگ معین و عمید معنی آجین – فرهنگ معین و عمید معنی آبدارخانه – فرهنگ معین و عمید معنی آب رنگ – فرهنگ معین و عمید معنی آدمیرال – فرهنگ معین و عمید معنی آپارتمان – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * تصویر امنیتی *تصویر امنیتی را وارد کنید: