مصفحه نخستفرهنگ و هنرمعنی کلماتمعنی آبگاه – فرهنگ معین و عمیدمعنی کلماتمعنی آبگاه – فرهنگ معین و عمیدمدیریت10 ماه قبل10 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آبگاه در فرهنگ عمیدمعنی آبگاه در فرهنگ معینمعنی آبگاه در فرهنگ عمید ۱. جای آب؛ آبخور. ۲. تالاب؛ استخر. ۳. (زیستشناسی) پهلوی انسان بین دنده و لگن خاصره؛ تهیگاه. ۴. مثانه.معنی آبگاه در فرهنگ معین (اِمر.) ۱ – تالاب ، استخر. ۲ – پهلو، زیر دنده . ۳ – مثانه .اشتراک گذارینوشته قبلانواع پرده بکارت (هایمن) همراه با عکسآیتم بعدیبیمارستان و زایشگاه مریم کرجRelated Posts معنی آبا – فرهنگ معین و عمید معنی آبکی – فرهنگ معین و عمید معنی آبسته – فرهنگ معین و عمید معنی آخور – فرهنگ معین و عمید معنی آذوقه – فرهنگ معین و عمید معنی آدینه – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * تصویر امنیتی *تصویر امنیتی را وارد کنید: