معنی آب بند در فرهنگ عمید
۱. کسی که یخ میسازد.
۲. آنکه بستنی و پالوده یا ماست و پنیر و خامه درست میکند.
۳. (اسم) سد.
معنی آب بند در فرهنگ معین
(بَ) (ص . اِمر.) ۱ – سَّد. ۲ – کسی که ماست و پنیر و مانند آن را درست می کند. ۳ – کسی که تَرَک ظروف شکسته را می گرفت .