مصفحه نخستفرهنگ و هنرمعنی کلماتمعنی آب گردش – فرهنگ معین و عمیدمعنی کلماتمعنی آب گردش – فرهنگ معین و عمیدمدیریت7 ماه قبل7 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آب گردش در فرهنگ عمیدمعنی آب گردش در فرهنگ معینمعنی آب گردش در فرهنگ عمید ۱. نوبت آب گرفتن برای کشتزار. ۲. تندرو: آبگردش مرکبی کز چابکی هنگام تک / نعل سخت او ز خاک نرم انگیزد غبار (ازرقی: ۲۴).معنی آب گردش در فرهنگ معین (گَ دِ) (ص مر.) تند رفتار، تندرو، سریع السیر.اشتراک گذارینوشته قبلانواع پرده بکارت (هایمن) همراه با عکسآیتم بعدیبیمارستان و زایشگاه مریم کرجRelated Posts معنی آبگوشت – فرهنگ معین و عمید معنی آبسالان – فرهنگ معین و عمید معنی آذرخش – فرهنگ معین و عمید معنی آتش افروز – فرهنگ معین و عمید معنی آب کار – فرهنگ معین و عمید معنی آبله مرغان – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * تصویر امنیتی *تصویر امنیتی را وارد کنید: