معنی آخته در فرهنگ عمید
۱. بیرونکشیدهشده؛ آهیخته؛ برکشیده؛ برآورده.
۲. برافراشته: گرش بر فریدون بدی تاختن / امانش ندادی به تیغ آختن (سعدی۱: ۱۳۷)، ای که شمشیر جفا بر سر ما آختهای / صلح کردیم که ما را سر پیکار تو نیست (سعدی۲: ۳۷۰).
معنی آخته در فرهنگ معین
(اَ تِ) [ تر. ] (ص . اِ.)انسان یا حیوانی که بیضه هایش را کشیده باشند،بی خایه . خواجه نیز گویند.