مصفحه نخستفرهنگ و هنرمعنی کلماتمعنی آبکی – فرهنگ معین و عمیدمعنی کلماتمعنی آبکی – فرهنگ معین و عمیدمدیریت9 ماه قبل9 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آبکی در فرهنگ عمیدمعنی آبکی در فرهنگ معینمعنی آبکی در فرهنگ عمید ۱. آنچه مانند آب باشد. ۲. آبدار؛ پرآب. ۳. آبلمبو. ۴. [مقابلِ غلیظ] رقیق. ۵. بیمحتوا. ۶. (اسم) مشروب.معنی آبکی در فرهنگ معین (بَ) (ص نسب .) ۱ – مایع ، روان . ۲ – کنایه از: بی دوام و نامطمئن . ۳ – پرآب .اشتراک گذارینوشته قبلانواع پرده بکارت (هایمن) همراه با عکسآیتم بعدیبیمارستان و زایشگاه مریم کرجRelated Posts معنی آخشیج – فرهنگ معین و عمید معنی آتاشه – فرهنگ معین و عمید معنی آدم – فرهنگ معین و عمید معنی آبال – فرهنگ معین و عمید معنی آبخور – فرهنگ معین و عمید معنی آتش انداز – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * تصویر امنیتی *تصویر امنیتی را وارد کنید: