معنی آبشخور در فرهنگ عمید
۱. [مجاز] روزی؛ بهره؛ نصیب؛ قسمت.
۲. [قدیمی] جای زیست و اقامت.
۳. [قدیمی] جای آب خوردن یا آب برداشتن در کنار چشمه یا رودخانه: از این پس نه آشوب خیزد نه جنگ / به آبشخور آیند میش و پلنگ (فردوسی: ۲/۲۸۶).
معنی آبشخور در فرهنگ معین
(بِ خُ) (اِمر.) = آبشخوار. آبشخورد: ۱ – جای خوردن یا برداشتن آب . ۲ – ظرف آبخوری . ۳ – منزل ، مقام . ۴ – بهره ، قسمت . ۵ – سرنوشت .