معنی آخشیج در فرهنگ عمید

۱. هریک از عناصر چهارگانه (آب، آتش، باد و خاک)؛ عنصر.

۲. (صفت) ضد؛ مخالف؛ نقیض: کجا گوهری چیره شد زاین چهار / یکی آخشیجش بر او برگمار (ابوشکور: شاعران بی‌دیوان: ۱۰۱).

معنی آخشیج در فرهنگ معین

( اِ.) ۱ – عنصر. ۲ – هیولی . ۳ – ضد، مخالف .

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *